mardi 13 mars 2012

گفتگوی آقای ناصر رزازی با آیت الله بی بی سی

عنایت فانی:  مهمان ما یک آوازخوان است. ولی بیشتر از آن خود را یک مبارز کورد می داند. ترانه های حماسی کوردی او در اوایل انقلاب بر سر زبانها بود. او که در آن زمان پیشمرگه ی کومه له بود مجبور شد کشورش را ترک کند. ولی در خارج کشور همچنان به کار هنری و سبک حماسیش ادامه داد. او در حال حاضر در اقلیم کردستان عراق زندگی می کند و ظاهرا همه هم و غمش را بر کار هنریش گذاشته و معتقد است که مبازه همچنان ادامه دارد. اگر چه اینبار نه به شکل مسلحانه.
ولی مبارزه برای بدست آوردن چه؟

آقای ناصر رزازی به برنامه به عبارت دیگر خوش آمدید.
آقای رزازی شما در حال حاضر یکی از مشهورترین، معروفترین و محبوبترین خواننده کرد هستید. محبوبیتتون  به سبب چیه؟ به سبب نوع ترانه هایی که می خونید، به سبب هنرتون یا به سبب اینکه خودتون رو یک مبارز کرد می دونین و سابقه مبارزاتی دارین؟
ن-  من اینطور فکر می کنم که محبوبیت تنها صدا نیست. وقتی که آوازخوانی در خدمت مردمش باشه. بعد چند صفت هست به نظر من باید این در یک هنرمند یا در یک آوازخوان به هر حال هر پیشه ای را که داشته باشه این چند صفت باید دست به دست هم بدن تا بتونه این انسان رو تو مردمش محبوب بکنه.  به نظر من بیشترش برمی گرده به خدمتی که من در راه هنر به مردمم کردم.
ع- فکر می کنید چه خدمتی دارین می کنین به اصطلاح از طریق هنرتون؟ یعنی دقیقا چکار می کنید که اینرو اسمشو خدمت می زارید؟
ن- بله دو. به نظر من دو مرحله رو انسان می تونه اسم بیاره. یکیش خدمت به زبان کردی. چون از طریق ترانه هایی که من می خونم میتونه زبان کردی رو نگه بداره. چون زبان کردی زبانیست که ممنوع و اصلا بکار بردنش جرم به حساب میاد. این یک مسئله.
مسئله دیگه ش هم اینه که من در راه مبارزه مردم کردستان سالهای سال مبارزه کردم. برای حقه. یعنی تحقق حقی که از دست رفت.

ع-  شما میگین که کاربرد زبان کردی ممنوعه. ولی واقعا اینطور نیست آقای رزازی. شما می دونین که در ایران مثلا حتی در زمان شاه رادیو و تلویزیون به زبان کردی وجود داشت و مردم به هر حال صحبت می کردن به زبان کردی. اگر چه در دانشگاهها انطور که به اصطلاح خواست مردم کوردستان بود تدریس نمی شد. ولی به اون صورت هم ممنوعیت آنچنانی هم نداشت. ممکن بود در عراق و تورکیه به شدت این مسیر بود. این ممتوعیت وجود داشت و حتی منکر این بودن که اصلا قومی به نام کورد وجود داره. یا اصلا زبانی به اسم کوردی وجود داره. ولی به مرور اونها هم به طریقی حل شده. در کردستان ، امروز دولت خودمختار وجود داره. با تمام اون امکاناتی که خواسته ی مردم کورد بود، حالا براشون فراهمه. در تورکیه هم زمان عوض شده و الآن دیگه قبول می کنن که کورد وجود داره و  تلاش می کنن که زمینه رشد فرهنگی کوردها رو هم فراهم بکنند.
ن- اگر کردستان عراق رو بگین، من حرفی ندارم. تو تورکیه هم همش چند سالیه . ولی من توو ایران در زمان شاه همین مشکل رو داشتیم و الآن هم داریم. صحبت کردن توو خونه و بازار زبان کردی نیست!  زبان کردی مثل یک زبان رسمی ای که حق هر ملتیست در ادارات و مدارس آزاد نیست! به کار بردنش هم جرم محسوب می شه. اصلا در مدارس به هیچ وجه، نه تنها زبان کردی تدریس نمی شه حتی اگر یک دانش آموز هم دو کلمه کردی صحبت بکنه به هش می گن که حق نداری کوردی صحبت کنی.  اینه مسئله.

ع- یعنی در واقع تلاش شما و بسیاری از مبارزان کورد اینه که زمینه ای فراهم بشه که کوردها بتونن به زبان مادریشون تدریس بشه در مدارس و همینطور در دانشگاهها بتونن مدارک به اصطلاح زبان کردی و به هر جال به زبان مادریشون بگیرن؟
ن- بله این حق کمیست. تنها مسئله زبان نیست. اصلا مسئله ما اینه که کورد مثل یک انسان در ایران بتوونه حق تعین سرنوشت خودش رو خودش به دست بگیره. کورد همه چیش ممنوعه توو ایران.
ع- و شما فکر می کنید که از طریق موسیقی که ارائه می دین و نوع ترانه هایی که می خونین دارین این زمینه ی فرهنگی رو نگه می دارین برای اینکه از بین نره یا اینکه فکر می کنین ارتقاء می دین و سطح آگاهی مردم رو ارتقا می دین تا برای حقشون بیشتر مبارزه کنن؟
ن- بله. مثلا من می تونم یک مثال براتون بیارم. در طول مبرزات کورد در هر چهار قسمت کوردستان، نزدیک به ، زیادتر از 34 مبارزه و به هر حال فیام کورد در خون غلطیده شده. ولی تنها چیزی که تونسته زبان کوردی رو از مردن نجات بده، تنها ترانه های کوردی بوده!  و این تنها ناصر رزازی نبوده که این کار رو کرده. قبل از من هم خواننده های رو داشتیم که این کار رو کردن. و امروز هم داریم که همین کار رو می کنن.
ع- حالا برگردیم به موسیقی شما. شما خودتون رو تحت تاثیر چه موسیقیدان کوردی می دونید. یا اصولا فکر می کنید که تحت تاثیر کسی نیستید و خودتون به اصطلاح نوع موسیقیتون متفاوته؟
ن- نخیر. ما توو کوردستان خواننده های خیلی خوب و ارزشمند و بزرگی داشتیم. نمونه، استاد حسن زیرک، استاد سید علی اصغر کوردستانی، استاد علی مردان در کوردستان عراق، استاد طاهر توفیق، استاد خالقی. خیلی ها رو دایم. من از دو سه تا از این خواننده ها تقلید کردم وقت خودش. یکیش استاد حسن زیرک،یکیش استادمحمد ماملی، یکی هم استاد طاهر توفیق.  تا تونستم کم کم من راه خودم رو پیدا کردم و خودم شدن یک خواننده ای. البته درست نیست من اینرو بگم. مردم باید بگن. تا شدم یک خواننده ای که تونستم من خودم آواز بسازم، خودم تونستم شعر بگم. بعد می تونم بگم که ناصر رزازی امروز یک سبکیست توو موزیک کردی.
ع- و شما فکر می کنید که مثلا خواننده گانی مثل شما که تمرکزشون بیشتر روو مسئله هویت ملیه بایستی این سبک رو ادامه بدن. یعنی فرض کنید به عنوان یک وظیفه بهش نگاه می کنند یا اینکه به هر حال به موسیقی به عنوان یک هنر نگاه کنند که همه جوانب هنر رو در بر بگیره؟ مثلا اگر لازم باشه، بخشی از کارهاشون خوندنه ترانه های عاشقانه، محلی و ترانه هایی باشه که لزوما ربط مستقیم به مسائل ملیتی نداشته باشه.

ن- درسته.  ولی من تمام این رشته ها رو خوندم. ترانه سیاسی، ترانه انقلابی ، ترانه میهنی، ترانه عاشقانه، ترانه های فلکلور، ترانه هایی درباره طبیعت کردستان. و این زور نیست هر کسی بخاد این کار رو بکنه ولی من مثل یک کورد اینرو وظیفه می دونم.  اینرو یک وظیفه ملی می دونم. باید اینکار رو کرد. چون ما از هر حقی یعنی از سیاسی بگیر، از اقتصادی بگیر، از اجتماعی بگیر، از فرهنگی بگیر، از هیچ حقی توو کوردستان ایران برخوردار نیستیم.

ع- و شما نتیجه ای گرفتید از این کار فرهنگیتون و کار موسیقیتون و کار هنریتون، یعنی نتیجه ملموسی که به واسطه کار هنری و  موسیقی آقای ناصر رزازی یعنی مثلا  این اتفاق خاص افتاده؟
ن- البته این سوال رو نباید از من کرد. باید از مردم پرسید. نمی دونم. ولی اگر من به صورت یک وظیفه ملی بهش نگاه بکنم شاید.
ع- ولی ممکنه حالا از یک جنبه های دیگری ایراد بگیرن که درسته که شما برای یک هویت ملی و برقراری و پایداری به اصطلاح هویت کورد دارین تلاش می کنین. ولی از این طرف هم ممکن است از اون طرف پشت بووم بیوفتین و در گیر مسائل ناسیونالیزم کرد بشید و فراموش کنید که به هرحال همه چیز در گرو ناسیونالیزم کورد نیست یا هر ناسیونالیزمی؟
ن-  البته من نمی گم ناسیونالیزم به عنوان نژادپرستیش. من میگم ملی. به نظرم. کوردی هم " نه ته و ه یی" می گیم. من اینطوری فکر نمی کنم. از طرف ملتم که من اصلا همچین چیزی ندیدم . شاید از طرف رژیم حاکم و به هر حال کسانی که کوردستان را به این وضعیت در آوردن. بله صد در صد.
ع- در نهایت به دنبال چی هسنین اقای رزازی؟ یعنی شما و امثال شما که در عرصه هنری کار می کنید ولی صداتون بارزه از نقطه نظر مسائل ملی کردستان. نهایتا شما به عنوان کوردهای که در خاک ایران زندگی می کنید چی می خاید؟
ن-  ببینید، متاسفانه من قبل از جواب سوال شما باید از حزبهای کردستان گله کنم. چرا؟ برای اینکه من به این نتیجه رسیدم که حزبهای کردستان نتونستن جواب خواست مردم کورد را بدن. مثال می آورم. حزبهای کردستان نتوستن مبارزه ملت کرد رو، کلا فرهنگ و زبان و آداب و رسوم ملت کورد رو به ملیتهای دیگر ایران معرفی بکنن و بشناسانند. و به همین دلیل است که من هم مبارزه می کنم و به همین دلیل است که من از ایشون انتقاد گرفتم. و این من رو وادار کرده که این راه رو ادامه بدم. وگر نه، من غیر از خدمت هیج هدف دیگری ندارم. و همیشه اینرو یک وظیفه ملی دونستم. چون کورد انسانه ، کورد و فارس یک ریشه ان. ایران کشوریست چند ملیتی. به نظر من هیچ ملیتی برتری بر ملیت دیگر نداره. ولی که وقتی می بینم در ایران این همه ظلم، این همه ستم به کورد روا می شه، منم مجبورم این راه رو پیش بگیرم.
ع- حالا شما انتقاد می کنید از احزاب کردستان ولی برای مدت طولانی شما خودتون بخشی ازاین همین احزاب کورد بودید و پیشمرگه کومه له بودید. و جوونتون رو گذاشته بودین کف دستتون و با این حزب بودین و می جنگیدین!
ن- نمی گم تمام ملت کورد. ولی خیلیها شاهدن که از روز اول، ناصر رزازی توو کومه له، توو مبارزه کوردستان ملیگرا بوده. همیشه گفتم، نه کمونیست، نه اسلام مشکل ما نیست. مشکل ما مشکل ملیست.
ع- یعنی انتفاد شما به احزاب کردستان، کومه له و حزب دمکرات کردستان، اینا به اندازه کافی ملیگرا نیستند؟
ن- نه. می تونم با جرات...
ع- ولی خواستهایی که اینا مطرح می کنن آقای رزازی، تمام مدت همینه!  حزب دمکرات کردستان ایران از بدو پیدایشش شعارش همیشه این بوده که دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان. و خودمختاری هم تعریف شده و الآن هم که به فدرالیزم تبدیل شده و باز همون مسائل رومطرح می کنه. حزب کومه له هم همینطور. یعنی چه بایست می گفتن تا شما رو راضی می کرد؟
ن- من نمی خام اینها رو نفی کنم. همشون مبارزه کردن. صاحب شهیدن، صاحب سالها سال خدمتن در این راه.ولی من منظورم اینه متاسفانه بیراهه رفتن. درسته یه مدتی می گفتن خودمختاری برای کوردستان و دمکراسی برای ایران! کدام دمکراسی؟ خواست ملت کورد چیست؟ نظر من اینه. من می گم اگه در ایران، امیدوارم البته این بعد از نابودی جمهوری اسلامی نشان داده بشه. اگر در یک جو دمکراتیک اسلحه حاکم نباشه ، هیچ دست زور بر سر مردم نباشه، خواست مردم کورد استقلال است.
چرا؟! ببخشید چرا؟ شاید الآن این سختترین حرف باشه توو این مصاحبه. می دانی بخاطر چی؟! اگر به این منوال ما پیش بریم خواست مردم اینه. وقتی که ملت کورد ملت دست دو باشه توو ایران. مات درجه سه باشه توو ایران. وقتی که ملت کورد رو قوم نام ببرن. موسیقیشو موسیقی محلی نام ببرن، بعد مذهبشو اقلیت مذهبی نام ببرند اینها برای کورد بزرگترین مشکله. بزرگترین توهینه. ولی اگر به این منوال پیش نره. اگر در ایران آزادی و دمکراسی باشه ، اگر تمام مردم همه مثل هم زندگی کنن، هیچ کسی برتر از کس دیگه نباشه کورد هم این خواست رو نداره. چرا از آذربایجان برای کردستان استاندار میارن؟ چرا از یک شهر دیگه برای کوردستان مثلا شهردار می ارن؟ آیا کورد که با فارس هم تیره است. اگر حساب بکنیم کورد مادها بودن. نصف هخامنشیا کورد بودن. ساسانیها کورد بودن که توو دربار خودشون کوردی صحبت کردن ولی زبان رسمیشون فارسی بوده. اگه اینها رو به حساب بیاریم چرا باید کورد به این وضعیت برسه؟
ع- یعنی به عقیده شما مسئله استقلال کوردستان یک مسئله تحمیلیه نه خواست واقعی مردم کورد؟
ن- آفرین. ما تجزیه طلب نیستیم. یک سوال خوبی رو پیش آوردین. ما تجزیه طلب نیستیم. اگر وضعیت اینطور باشه، اگر ما رو نشناسن. آخه اینه می گم حزبهای ما نتونستن اینو روشن بکنن. ببین ایران یک کشوریست چند ملیتی. اگر این ملیتها همه با هم مثل هم همردیف باشن. مثل هم از یک حقوق مساوی برخوردار باشن. چرا این مسئله پیش میاد؟
اگر ایران هم مثل آمریکا، مثل سویس، مثل آلمان اداره بشه من اصلا خواستم این نیست. خیلی هم خوشحالم که ایرانی هستم. ولی متاسفانه ملت کورد همیشه جواب این مسئله هاشو با گلوله پس گرفته. متاسفانه این خیلی...
ع- یعنی یک زمانی آقای محمد قاضی، مترجم معروف کورد ایرانی که کتابهای متعددی ترجمه کرده، از جمله یک کتابی رو ترجمه کرده بود به نام کورد و کوردها از یک نویسنده روس، یک در واقع یک دیپلمات قدیم روسی که شرح در واقع مشاهداتشو رو نوشته بود. در مقدمه ای که بر اون خود آقای قاضی نوشته بود صحبت از این کرده که به عقیده او بایستی تمام کوردهای تورکیه، کوردهای عراق، کوردهای سوریه و کوردهای ایران ، همه اینها دور هم جمع بشن و بعنوان یک منطقه خودمختار، بخشی از ایران باشند. به دلیل، دلیلشم این بود که ما به اصطلاح اشتراکات فرهنگی ، زبانی، تاریخی با ایرانیها داریم به خاطر اینکه بخشی از مردم ایرانیم. ولی با عربها نداریم، با تورکها هم نداریم. نظر شما چیه؟
ن- من با این موافقم. من موافقم. من گله دارم از روشنفکران و شاعران و هنرمندان ایرانی. حتی دولتمردان ایرانی هم. می بایستی این کار رو می کردن که کورد هر سه بخش عراق و سوریه و تورکیه رو به ایران متصل می کردن. به دلیل اینکه اینو بگم خدمتتون کورد نه تورکه، نه عربه، فارسم نیست ولی ایرانیه. با فارس هم ریشه است. اصلا می شه گفت، با فارس عمو زاده است. این نظر رو خیلی نظر خوبی می دونم. ولی آیا اینطور هست؟ آیا اینطور می شه؟ آیا حرکت کردن برای همچین چیزی؟

ع- ولی حس شما آقای رزازی به عنوان یک هنرمند، به عنوان یک موسیقیدان که با به اصطلاح کارهای ظریف هنری سر وکار دارید حستون در مورد مردم ایران چیه؟ آیا فکر می کنین این تحمیلی که به ایران می شه یا این اجحافی که به کوردها می شه، این اجحافی که به نظر شما به کوردها می شه، از جانب مردم ایرانه یا اینکه این یک سیاست حکومتیه که همیشه ...؟
ن- نه از طرف مردم ایران نیست . این سیاست حکومتیه. بله.
ع- آها یعنی فکر می کنین مردم ایران اگه در یک فضای مناسب دمکراتیکی باشه و نظرخواهی بشه با شما هم عقیده خواهند بود؟
ن- اگر یک جو آزاد و دمکراتیک حاکم باشه اون وقت می شه قضاوت کرد. الآن سخته. فقط در یک جو آزاد و دمکراتیک انسان می تونه اینو ببینه. ولی الآن نه.
ع- حالا آقای رزازی الآن شما مدتیه که در کردستان عراق زندگی می کنید. به هر حال کوردستان عراق یک نمونه است از این نظر که در بخشی به اصطلاح در بخشی از مناطق کردنشین ایرانی یا در مناطق کوردستان کلی، اینها تونستن خودشون حاکم خودشون باشن و وقتی که شما اونجا زندگی می کنین شما خودتون رو به هر حال تبعه و به اصطلاح بخشی از شهروند کورد می دونید یا به عنوان یک مهمانی که از کوردستان ایران رفته اونجا زندگی می کنه؟
ن- البته من اونجا مهمانم ولی خودمو یک تبعه کورد می دونم. فرقی نمی کنه من اگر توو تورکیه  باشم، توو ایران باشم، تو سوریه باشم، تو عراق باشم خودمو یک کورد می دونم . ولی ایرانیم. اونجا من هیچ مشکلی ندارم. کار هنری خودمو ادامه می دم. بعد، یک جو آزاد و دمکراتیکی هم به هر حال اونجا حاکمه. نمی گم هیچ مشکلی نیست. بله هست. ولی کوردستان رو نمی شه با سایر مناطق دیگه یه عراق مقایسه کرد. حقیقاتا. این اثبات شده. خیلی وقتام اینو توو تلویزیونها مطرح کردن گفتن. حتی خود آمریکا که به عراق اومده اینو می دونه.
ع- ولی حتی در کوردستان هم اخیرا ما یک مصاحبه ای داشتیم با آقای بارزانی ، که در اون مصاحبه صراحتا گفت که نهایتا  کوردها در عراق هم به دنبال استقلال هستند. یعنی یک آرمانیه که نهایتا... البته بحث آقای بارزانی هم این بود که با اون فشارهایی که دولت مرکزی عراق داره میاره وتن به بسیاری از خواستهای ما نمی ده، مسائل کرکوک رو حل نمی کنه و مسائل دیگه ای هم که فبلا توافق شده، ما در نهایت ناچاریم ......  ولی اینرو به عنوان یک آرمان کورد مطرح کرد. شما فکر می کنین که کردستان عراق در موقعیتی هست وافعا که مستقل بشه به عنوان یک کشور؟
ن- البته اگه این وضعیت همنطوری بمونه ، بعد حالا شیعه ها حکم می کنن، عرب شیعه حکومت دست اونهاست. سنی ها نمی خان به هر حال با این حکومت  پیش بیان. نه عرب سنی و نه عرب کورد(شیعه) با کوردها حقیقتا خوب نیست. یعنی اگه اینطوری باشد بله شاید. ولی اونم باید روز خودشو یعنی روزش برسه به نظر من. اگه اینطوری پیش بره شاید. البته دست کوردها هم نیست. باید...
البته الآن کوردستان  در وضعیت خوبی قرار گرفته . کوردستان ارتش خودشو داره. کوردستان پارلمان خودشو داره. کوردستان از لحاظ آبادانی و مسکن روز به روز رو به طرقیه. اقتصادش خیلی خوبه. الآن ما چندین پالایشگاه کوچک نفت رو داریم. که نفتو صادر می کنن. وضعیت خوبه. ولی آینده می دونه که چطور می شه.
ع- شما فکر می کنید که این وضعیتی که در کزدستان عراق پیش اومده چه تاثیری چه از نظر معنوی و ذهنی و چه از نظر عملی بر کوردهای ایران گذاشته مثلا؟
ن- حقیقتا می تونیم بگیم که آرزوی ما همه اینه که این وضعیت توو کوردستان عراق نه تنها بمونه بلکه رو به پیشرفت هم بره. چون برای ما مثل نور چشم ما نگاش می کنیم. بهش می نگریم.
ع- یعنی به عنوان یک الگو نگاه می کنید اینکه مثلا بخشی از خواست کوردها عملی شده در یکجایی و شما امیدوارید که مثلا در ایران هم همچین اتفاقی بیفته؟ 
ن- این آرزوی همه ماست. و به نظر من هم می افته اگه جمهوری اسلامی... این به سوریه متصله. اگه سوریه بیفته جمهوری اسلامی نمی تونه دوام بیاره. صد در صد در کردستان هم اجتمال دارد همچین چیزی پیش بیاد چون ما از این وضعیت تجربه گرفتیم. امیدوارم که حزبهای مام از این وضعیت تجربه بگیرن. بدونن در آینده چکار می کنن. اگه تحولاتی در ایران پیدا شد اینا بدونن چطور مبارزه می کنن.
ع- حالا برگردیم به کار اصلیه حرفه ای خودتون یعنی مسئله موسیقی. بسیاری معتقدن که در ایران اتفاقا بر خلاف اون محدودیتها یی که وجود داشته برای کوردها موسیقی کوردی خیلی رشد کرده. مثل افراد موسیقیدانهای کوردی که در ایران دارن فعالیت می کنن کنسرتهای متعددی که در مورد موسیقی کوردی هست و به زبان کوردی اجرا می شه. خانواده کامکارها مثلا. همه اینها باعث رونق  بیش از گدشته موسیقی کورد شدن. شما نظرتون مثبته در مورد این اتفاقاتی که در ایران افتاده در مورد موسیقی کورد؟
ن- نه زیاد.
ع- چرا؟
ن- اینطورم نیست. الآن مثلا من مثال میارم. نوازنده هایی که توو کوردستان کار می کنن، کم کم به یه سطح نوازنده های بالا می رسن اینا مجبورن که برن درس موزیک بخونن. توو کوردستان هیچ دانشگاه آکادمیک برای موزیک وجود نداره، توو تهران هم وجود نداره برای کوردی. اینا مجبورن می رن تهران. به شهرهای دیگه به هرحال هجرت می کنن. می رن تهران برای مثال در دانشگاه مجبورن موزیک فارسی رو بخونن. پس جایی برای موزیک کوردی نمی مانه. این کارهایی که تا به حال شده، همه فعالیت یک نفره و ارکستری و جمعیه. و گزاشتن کنسرت موزیک کوردی توو ایران زیاد راحت نیست.کار هنری کوردی توو ایران به قول ما ایرانی ها باید از هفتخوان رستم بگزره.
نه، خوب نیست. یعنی ببین وقتی که زبان کوردی مثل یک زبان، مثل یک زبان مادری حالا من می گم باهش تکلم نکنی. این زبانو در مدارس نخونی. بعد باهاش صحبت نکنی چطور می تونی به موسیقیشم یعنی چطور بگم درست خدمت بکنی؟! نه مشکلات زیاده. توو عراق خوبتره.
ع- ولی بر خلاف صحبتهای شما همونطور که گفتم کار موسیقی کوردی در ایران بیشتر از گذشته است. یعنی کار شده و آلبومهای متعددی منتشر شده.
ن- شما کوردی رو می گی یا فارسی رو؟
ع- نه، کوردی رو دارم می گم. توسط خوانندگان و موسیقیدانان کورد در ایران این اتفاق افتاده و بر خلاف محدودیتهایی که همه بوده!
ن- درسته. ولی اینطوری نیست. مثلا من خدمتون عرض کنم، کامکارها بعد از انقلاب ظاهر شدن. عندلیبی ها همینطور. پور ناظری ها همینطور.
ع- مهم نیست. یعنی شما بحث این بود که به اصطلاح اجحاف و محدودیت در مورد کوردها هم در زمان شاه بوده و همین الآن هم بوده. ولی در سالهای بعد از انقلاب حداقل از نظر انتشار آلبومها ، از نظر کنسرتهای به زبان کوردی و تعدد خواننده ها و نوازنده های کوردی بیشتر بوده.
ن- آخر زیاد کنترل می شه. کنترل از حد به دره. یعنی شما اگه بخاید یک سی دی رو توو ایران بیرون بدی باید اداره ارشاد اینو تائید بکنه. من ترانه های زیادی رو براتون میارم که از طرف کامکارها و سایرین پخش شده، متاسفانه ارشاد اسلامی شعر اینها رو عوض کردن. یعنی شعر فلکلور کوردی قدیمی رو برداشتن و به جای اینها یه شعرایه معذرت میخام چرند گذاشتن روش.
این یکی از مشکلات از لحاظ مفهوم و محتوی . از لحاظ کار هنری هم من دوباره می گم، این خواست خود گروهه، یعنی گروه با فعالیت خودش ، با زحمت خودش اینکار رو می کنه.
ع- یعنی شرایط براش فراهم نیست ولی علیرغمش داره کار می کنه؟
ن- بله بله. یعنی در حقیقت اگه بخان طبق دل اونها کار بکنن می تونن خیلی کارها رو بکنن که اصلا به درد کردی هم نمی خوره.
ع- خیلی مچکرم آقای ناصر رزازی از شرکتتون در برنامه به عبارت دیگر.